از بین بردن حسادت در رابطه با 14 روش موثر و کاربردی
به گزارش وبلاگ ستاره، حسادت یک حس منزجر کننده و ناخوشایند است. قطعا هیچ کس برای داشتن این حس تمنا نمی کند اما گاهی ناخواسته این حس به سراغ همه ما می آید و آرامش روانی ما را برهم میزند مخصوصا اگر درگیر یک رابطه عاطفی باشیم. پس ضروری است بدانیم که چطور بر این حس غلبه کنیم تا روابط شاد و سالمی داشته باشیم. مطمئنا غلبه بر حسادت آسان نیست ولی به شما قول می دهیم که شدنی است. با ما باشید تا به شما بگوییم که علت حسادت در رابطه عاطفی چیست و چطور می توانید بر آن غلبه کنید.

علل ناامنی و حسادت در رابطه چیست؟
قدم اول برای آنالیز عواملی که باعث حس حسادت و ناامنی می شوند، خودشناسی است. با کمی تامل در رفتار های خودتان متوجه می شوید که فردی با عزت نفس پایین هستید یا بالا. بله، عزت نفس ریشه اصلی حسادت های عاطفی بیشتر افراد است. اینکه حس خوبی راجع به خودتان نداشته باشید عامل بسکمک از مسائل در روابط عاطفی شما می شود.
البته استثنائاتی هم وجود دارد که فردی با عزت نفس بالا، از بد حادثه، شریکی را برای خود انتخاب می نماید که خیانتکار است. اما این موارد کمتر پیش می آید چرا که افراد دارای عزت نفس بالا کسانی را به شراکت برمی گزینند که برای آنها ارزش قائل باشند و با آنها به شیوه شایسته برخورد نمایند؛ اما بیاید علت ضعف عزت نفس را آنالیز کنیم. برای این کار باید نگاهی به دوران کودکی خود داشته باشید. پدر و مادر اولین عوامل تاثیرگذار در شکل گیری عزت نفس افراد هستند.
مغز کودک در هنگام تولد مانند رایانه ای خالی است که هیچ برنامه ای روی آن نصب نشده است. با گذر زمان، آنچه جلوی کودک گفته و انجام می شود، در روانش نقش می بندد و شخصیتش را شکل می دهد.
برای مثال پدر و مادری که دائما فرزند خود را تنبل و بی هنر خطاب می نمایند انتها سبب می شوند فرزندشان این را بپذیرد که تنبل و بی هنر است. در مقابل پدر و مادری که فرزنشان را باهوش و با استعداد خطاب می نمایند باعث می شوند که فرزندشان اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد و به راحتی خود را در مقابل مسائل نبازد. پس اگر در کودکی علاقه و محبت چندانی از پدر و مادرتان دریافت ننموده اید احتمالا دلیل ضعف عزت نفس شما همین مورد است.
نحوه برخورد صحیح با ناامنی و حسادت در رابطه
اگر مشغول خواندن این مطلب هستید احتمالا شما هم در طول رابطه خود زیاد دچار حس حسادت و ناامنی می شوید، اما این به این معنی نیست که باید با این حس کنار بیایید و برای رفع کردن آن اقدامی نکنید. اکنون راهکارهایی را به شما ارائه می دهیم که برای غلبه کردن به این حس به شما کمک نموده و در داشتن یک رابطه سالم و شاد شما را کمک می نمایند.
1. در افکار و رفتار حسادت ورزانه خود تجدید نظر کنید
مثل یک معمای سخت خودتان را موشکافی کنید. رفتار های حسادت ورزانه خودتان را آنالیز کنید و از هیچ کدامشان بی تفاوت گذر نکنید. به نوعی باید کارمطلع خودتان باشید! شاید به نظر برسد که نیازی به این همه دقت و آنالیز نباشد چرا که حس حسادت یک حس پر تنش و آشکار هست اما به هیچ وجه اینطور فکر نکنید. تنها، مطلعی نسبی از وجود این حس باعث رفع شدن آن نمی شود. پس با نگاه منطقی افکارتان را باز بپرورانید و خودتان را نصیحت کنید. از آنجایی که نصیحت کردن دیگران همیشه آسان تر از نصیحت کردن خودمان است، پیشنهاد می کنیم در نظر بگیرید که به جای یکی از دوستانان دارید خودتان را نصیحت می کنید.
2. به دنبال ریشه یابی گذشته و احساس حسادت خود باشید
گمان نکنید که این احساسات ازآسمان برایتان فرود آمده، بلکه حتما دلیل و نقطه نشأتی در گذشته، عامل به وجود آمدن این حواس در شما بوده است. برای مثال ممکن است در روابط پیشینتان به شما خیانت شده و این قضیه سبب شده باشد که نتوانید به شریک فعلی خود اعتماد کامل داشته باشید. ریشه این حس هرچه که هست باید در گذشته باقی بماند. شما فقط باید موارد را شناسایی کنید زیرا آنالیز آنها به شما کمک می نماید که از آن خاطرات تلخ عبور کنید.
بیشتر بخوانید: 20 نمونه از انگیزه های غلط برای ازدواج
3. داشتن چنین افکار و احساساتی دلیل بر واقعیت داشتن آن نیست
روزانه هزاران نوع فکرو ظن و گمان متفاوت از ذهن ما عبور می نماید که بسکمک از آنها واقعیت ندارد. پس اگر بخواهیم هرچه به ذهنمان آمد را باور کنیم و بپذیریم، کارمان خیلی سخت می شود. برای مثال ممکن است گمان کنید که مادرتان بین شما و دیگر خواهران و برادرانتان تفاوت قائل می شود در حالی که عموما اینطور نیست و این فقط یک فکر اشتباه است که زمانی به ذهن شما آمده و شما آن را پذیرفته اید. پس سعی کنید برای آنالیز افکارتان یک قاضی منصف باشید و بر پایه انصاف دیدگاهتان را رد یا اثبات کنید.
4. در طول زمان همیشه بر اساس احساسات رفتار کردن، کار عاقلانه ای نیست
حتما شنیده اید که می گویند پیش از صحبت کردن حرفت را مزه مزه کن. این مثل دقیقا به همان چیزی اشاره دارد که ما به آن می گوییم دستگاه تصفیه احساسات. خیلی از افراد از وجود این دستگاه بی بهره اند. آنها هرچه که به زبانشان بیاید را می گویند و در مواقعی که دچار احساسات ناخوشایند می شوند بدون سبک سنگین کردن افکارشان، واکنش های احساسی نابجایی را پیاده می نمایند. پس پیش از حرف زدن و عمل کردن فکر کنید تا بعدا حسرتش را نخورید.
5. همیشه به یاد داشته باشید که تردید در رابطه امری طبیعی است
تردید برای انسان است. نباید فراموش کنید که تمام انسان ها در مواقعی دچار تردید می شوند که یک امر طبیعی است. اگر تا به اینجا مطلب با ما همراه بودید پس احتمالا شما هم یک انسان هستید و طبیعی است که گاهی دچار تردید در زندگی روزمره یا حتی روابط عاطفی خود شوید! اما به یاد داشته باشید که افراط در تردید هم به نوع خود کشنده است. در روابط عاطفی برخی از تردید ها به جا و لازم هستند اما برخی از آنها می توانند عامل قطع نماینده رابطه شما باشند. پس سطح تردید را در رابطه خود به پایین ترین حد ممکن برسانید.
6. باورهای خود را درباره رابطه و طبیعت بشر بار دیگر آنالیز کنید
قبلا هم ذکر کردیم که پدر و مادر از عوامل اصلی الگوگیریِ شخصیت ما هستند. ممکن است پدر و مادر شما رابطه ای با جوانب منفی بسیار زیادی داشته باشند و باور داشته باشید که قطعا این جوانب منفی روی شما هم اثر گذاشته است. ممکن است با مشاهده رابطه پدر و مادرتان برایتان این تصور بوجود آماده باشد که هیچ کس قابل اعتماد نیست. اما این حقیقت ندارد. حتی اگر به تصادف با افراد غیر قابل اعتماد زیادی سر و کار داشته باشید باز هم افرادی هستند که می توانید به آنها اعتماد کنید.
7. رفتار و زبان بدن طرف مقابل خود را زیر نظر بگیرید
درست است که گاهی احساسات ما بی پایه اند اما گاهی هم نیستند. مهم است در این مورد چشم تیزبینی داشته باشید تا با آنالیز اعمال و رفتار شریکتان به واقعیت داشتن احساساتتان پی ببرید. برای مثال ببینید آیا او تلفنش را دور از دسترس شما می گذارد؟ یا هرگاه وارد اتاق می شود آن را پنهان می نماید؟ اگر چنین رفتار هایی دیدید باید به دنبال یک دلیل منطقی و قانع نماینده باشید. اگر چیزی نیافتید پس احتمالا این افکار فقط زایده ذهن خودتان است.
8. با یکدیگر گفت و گو کنید، حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید
همانطور که گفتیم همه ما انسان ها گاهی دچار حس حسادت و تردید می شویم پس از بیان آن به شریکمان نباید خجالت بکشیم. شریک شما محتمل است که از افکار و احساسات شما به طور کامل خبر نداشته باشد. ایرادی هم ندارد. بالاخره شما با یک ذهن خوان یا رمال و کف بین که رابطه برقرار ننموده اید. او هم یک فرد معمولی است که تا از عواطف و احساسات خود برایش نگویید نمی تواند متوجه شود. پس با آرامش، بدون فریاد زدن و جیغ کشیدن و ناسزا گفتن از احساسات خود برایش بگویید تا با صحبت کردن در این مورد از حس ناامنی خود بکاهید.
9. کنترل کردن شریکتان بدترین انتخاب ممکن است
اینکه در مواقعی که احساس ناامنی می کنید، بخواهید شریکتان را کنترل کنید یک حس غریزی است که باید جلوی آن را بگیرید. هیچ کس دوست ندارد کنترل شود و زیر نظر دیگران باشد زیرا این کار به او این حس ناخوشایند را می دهد که برای کسی قابل اعتماد نیست. پس اگر احساس ناامنی کردید بگذارید شریکتان فرایند طبیعی زندگی خود را داشته باشد زیرا کنترل کردن او کمکی به شما نمی نماید.
10. در مواجهه با شرایط مشکوک حتما اقدام کنید
همانطور که گفته شد ما باید شریکمان را آزاد بگذاریم و او را محدود نکنیم اما این دلیل نمی شود که رفتار های مشکوک او را بی اهمیت قلمداد کنیم. می توانید بدون اینکه او را مطلع کنید تحقیق کنید. در رابطه با ظن و گمان هایتان سر صحبت را با او باز کنید. اگر ساده و بی نگرانی صحبت کرد زیاد نگران نباشید اما در غیر این صورت ممکن است مسئله ای وجود داشته باشد که باید از آن سر در بیاورید.
11. هیچ کس مثل شما نیست، خودتان را با دیگران مقایسه نکنید
شما یگانه و منحصر به فرد هستید. خودتان را دوست داشته باشید تا بقیه هم شما را دوست داشته باشند. شاید برخی از افراد از شما زیبا تر و پولدار تر باشند اما اینها معیار های مناسبی برای سنجش خودتان نیست. دست از مقایسه خودتان با دیگران بردارید؛ اگر نمی توانید، لااقل خودتان را با افرادی که از آنها فزونید مقایسه کنید. نه اینکه دیگران را قضاوت کنید، بلکه فزونی های خود را با آنها مقایسه کنید تا ارزش خودتان را بدانید.
12. از یک مشاور حرفه ای مشاوره بگیرید
ممکن است شما هم از آن دسته افراد باشید که مراجعه به مشاور را نشانه ضعف بدانید. سعی کنید نگرش خود را نسبت به مشاور تغییر دهید. مانند زمانی که شما بیمار می شوید و به پزشک مراجعه می کنید، اکنون هم باید به فرد متخصص که همان مشاور است مراجعه کنید. در واقع این که بپذیریم راجع به خودمان و رفتار هایمان در مقابل مشاور صحبت کنیم و از او کمک بخواهیم عملی شجاعانه است. پس اگر روان درمانگر و مشاور خوب می شناسید حتما به آنها مراجعه کنید.
13. قطعا شما و شریکتان ویژگی های مثبت زیادی دارید، آنها را یادداشت کنید
از عوامل اصلی حس ناامنی این باور است که گمان کنید به اندازه کافی برای طرفتان خوب نیستید اما اینطور نیست. هم شما و هم شریکتان ویژگی های مثبت فراوانی دارید که برای ادامه رابطه به شما کمک می نمایند. بهتر است این ویژگی ها را یادداشت کنید زیرا با یادآوری آنها به خودتان باعث منع پرسه زدن ذهنتان در سرزمین افکار منفی می شوید.
14. عاشق خودتان باشید تا شجاعت از دست دادن شریکتان را داشته باشید
از اصل ترین دلایل حس حسادت در رابطه و ناامنی همین دوست نداشتن خودتان است که به ترس از تنها ماندن می انجامد. اما چرا از تنها ماندن می ترسید؟ شما هرگز تنها نخواهید ماند. بالاخره فردی را پیدا خواهید کرد که ارزش شما را بشناسد و برای شما احترام قائل شود. حتی اگر چنین فردی را هم نیافتید تنهایی بهتر از ماندن در یک رابطه مسموم و ناسالم است. پس اعتماد به نفس داشته باشید، خودتان را دوست داشته باشید و کوشش برای حفظ رابطه سالم را عشق قلمداد نکنید. شما باید در نگاه خودتان ارزشمند ترین فرد روی زمین باشید.
سخن انتهای
ما در این مطلب سعی کردیم این نکته را برایتان بیان کنیم که در بیشتر مواقع حس حسادت در رابطه و ناامنی بیشتر از آنکه به طرف مقابل برشود، به خودمان باز می شود. ما باید بتوانیم خودمان را دوست داشته باشیم و به خودمان عشق بورزیم تا بتوانیم افراد مناسب تری را برای آغاز یک رابطه انتخاب کنیم. اگر هم اینطور نشد لااقل برای تمام کردن یک رابطه ناسالم به شک و تردید نخواهیم افتاد. پس برای بار آخر تکرار می کنیم که بیش از هرکس و هرچیزی خودتان را دوست داشته باشید. به منظور کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص، با راه های مقابله با حسادت زنانه نیز آشنا شوید. در انتها، منتظر دریافت نظرات و دیدگاه های شما در این خصوص هستیم.
منبع: مجله انگیزه