یک مرگ؛ خاتمه چند زندگی ، اثرات تلخ خودکشی بر خانواده بازماندگان
به گزارش وبلاگ ستاره، افسردگی و شکسته شدن عزت نفس در عزاداران از دیگر آسیب های وارده به خانواده بعد از خودکشی یک نفر است.
به گزارش وبلاگ ستاره یکی از رایج ترین دلایلی که برای تطهیر خودکشی مطرح می گردد، حق اختیار است؛ اینکه هر کسی اختیار زندگی و پیکر خودش را دارد. البته اینکه انسان چنین اختیاری دارد یا نه، بحثی دنباله دار است و غالبا به این ختم می گردد که آدمی در همه حوزه ها صاحب اختیار نیست و چیزهایی، اختیار و قدرت اختیار او را محدود می نمایند. اما از سوی دیگر، این استدلال که آدمی حق اختیار برای سرانجام دادن به زندگی اش را دارد و زندگی او به کسی مربوط نیست، پاسخ های خودش را هم دارد؛ ازجمله اثراتی که بر بازماندگان می گذارد.
جهان، محل اثرات متقابل است؛ یعنی چه؟ به قول روانشناسان اجتماعی، شما هم بر پیرامون خود اثر می گذارید و هم از پیرامون خود اثر می پذیرید. هر عمل شما، می تواند اثری بر اطرافیان و پیرامون بگذارد و البته اعمال شما نیز می توانند اثرگرفته از اطراف باشند. خودکشی نیز به عنوان یک رفتار اثرگذار، شامل چنین اصلی است؛ یعنی بر پیرامون خود که همانا بازماندگان و اطرافیان و دیگر افراد جامعه باشند، اثر می گذارد؛ این در حالی است که به قول بیشتر روانشناسان و کارشناسان، غالب کسانی که در فکر خودکشی هستند، چنین چیزی را بروز نمی دهند و چه بسا که حتی روزهای قبل از چنین اتفاقی، حسابی شاد و سرحال باشند. همین امر باعث می گردد تا خودکشی چنین افرادی، باعث شوک اطرافیان و دیگر ناظران گردد.
سوگواری کاملا متفاوت
گفته می گردد که اندوه ناشی از خودکشی، با دیگر سوگواری های ناشی از فقدان تفاوت دارد. بازماندگان، چه بسا احساس عذاب وجدان نمایند؛ اینکه حواس شان نبوده یا خلئی باعث شده تا چنین اتفاقی بیفتد و آنها در ایجاد چنین خلئی، مقصر بوده اند. از سوی دیگر نگاه های جهت دار و معنادار دیگران و سؤال های بی سرانجام، بازماندگان را حسابی به ستوه می آورد. درماندگی در برابر نوع شوک وارده، چه بسا باعث انزوای چنین بازماندگانی هم گردد.
شوک هایی که وارد می گردد
از نکته های تلخ چنین اتفاقاتی، آن است که نیمی از خودکشی ها، در خانه ها اتفاق می افتد. چه کسانی پیکر این افراد را باید مشاهده و کشف نمایند؟ طبیعی است که در ابتدای امر، یکی از اعضای خانواده باید چنین کشف و مشاهده ای را انجام دهد. چنین اتفاقی می تواند منجر به ایجاد شوک های شدید و ترس های ماندگاری در افراد خانواده گردد؛ ترس هایی که یادآوری شان و تداعی تلخ شان، باعث گردد تا دوباره به هم بریزند. این اتفاقات به قدری تلخ هستند که به این زودی ها از یادها نمی روند. روانشناسان می گویند تداعی ها هرچه با احساسات ما درگیرتر شوند، ماندگارتر می شوند و چه بسا به گونه ای ماندگار شوند که همیشگی باشند. پس طبیعی است که چنین ترس هایی به واسطه تداعی های شدید احساسی که اتفاق می افتد، برای همواره در ناخودآگاه این افراد باقی بماند؛ آن هم درحالی که هیچ تقصیری در این ماجرا نداشته اند و به نوعی، بی گناه مجازات می شوند.
عزت نفس بر باد رفته
افسردگی و شکسته شدن عزت نفس در عزاداران نیز از دیگر آسیب های وارده به خانواده است. آنها در ابتدای امر، در پی چرایی این خودکشی می گردند و این امر، سختی های فراوانی را به بازمانده ها وارد می نماید. برخورد با آثار باقیمانده از فردی که خودکشی نموده، ازجمله لباس و نوشته ها و تابلوها و... می تواند اثرات را سهمگین تر کند. از سوی دیگر عزاداران مدام با خود واگویه می نمایند که حتما کفایت لازم را نداشته اند که منجر به چنین اتفاقی شده اند. بازمانده ها به واقع از لذت های زندگی و از زیستن به طور متعادل محروم می مانند؛ امری که برای برطرف آن باید از روانپزشکان و روانشناسان یاری بگیرند.
خانواده مطرود
لیبل خوردن یا ننگ اجتماعی، از دیگر آثار مخربی است که خانواده افرادی که خودکشی نموده اند را درگیر می نماید. این درگیری، با نوعی شرم حضور در جامعه نیز همراه است؛ شرم حضور خانواده ای که اساسا خودش را غیرنرمال تلقی می نماید؛ چراکه اگر چنین نبود، نباید یکی از اعضای آن خودکشی می کرد. همانطور که اشاره شد، انزوا و دوری از دیگران تبعات چنین امری است؛ خاصه در جامعه ای که هنوز رگه های سنت را دارد، چنین اتفاقاتی بسیار پررنگ تر است. در گزارش های اخیر مربوط به طلاق، یکی از دلایل را دخالت اطرافیان در زندگی مشترک ذکر نموده بودند. تصور کنید وقتی که صحبت ها و دخالت های اطرافیان می تواند یک زندگی مشترک را سرانجام ببخشد، نیش و کنایه اطرافیان در امر خودکشی به بازمانده ها، چه اثراتی می تواند داشته باشد!
منبع: همشهری آنلاین